بنازم آنکه دئم گفت گوی کربلا دارد دلی چون جابر اندر جست جوی کرلا دارد
به یاد کاروان اربعینی باذ گریه می گوید می بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد
کاش امسال خدا رزق مرا بنویسد
اربعین پای پیاده سفر کربلا
گویا زینب محزون ز سفر آید
اربعین آمد واشکم ز بصر می آید
کز اسیران ره شام خبر می آید
باز در کرب بلا شیون شینی بر پاست
حسین جان آروزی هر ساله ی من آمدن اربعین به کربلاست